آخرین بازی انحصاری بزرگ پلی استیشن در نسل هشتم و بازی جدید سازندگان سری infamous یعنی  ghost to tsushima ،

حسن ختامی است بر لیست طول و دراز انحصاری های فوق العاده ی سونی که پیروزی این پلتفورم را در این نسل تضمین کردند .

 

 

بازی اشکالات محسوس و غیر قابل گذشتی دارد ولی نقاط قوت آن به اندازه ای هست که بتوان آن را یک تجربه ی فوق العاده خطاب کرد و به سادگی تجربه کردنش را به همگان توصیه کرد .

 


داستان


همان طور که میدانید بزرگ ترین مشکل استودیوی ساکر پانچ در تولید آثاری با کیفیت، روایت داستانی جدی و قابل قبول بود که این مهم تا حد زیادی در آخرین ساخته ی آن ها یعنی بازی شبح سوشیما بهبود یافته است ، این بازی از آن دست آثاری است که همچون سری جان ویک، هیتمن ، مکس پین و .... ژست ها نیز تبدیل به نوعی قصه میشوند و برای مخاطب قصه میگویند ، اگر کت و شلوار و سر طاس هیتمن ،  سکوت و انجام دادن حرفه ای ماموریت هایش ، بخش مهمی از شخصیت پردازی اش را تشکیل می دهند و یا بارانی مکس پین و محیط های برفی نیویورک و آن پرش های معروف ، قسمتی جدا نشدنی از پردازش این کاراکتر را شامل میشوند ،  اینجا هم کیمونو، کاتانا ، دوئل های خونین ، حرکت شلوار گشاد و لبه های آستین کیمونو  با وزش باد ،  حرکات سریع ، شرافت ، ادب و احترام و جایگاه اجتماعی بالا ، بخشی از شخصیت پردازی سامورایی ها و به طبع غالب کاراکتر های این عنوان را که از قضا سامورایی هستند ، شامل میشود .
بازی در پردازش این ویژگی ها و توجه به جزئیات آن ها به قدری عالی است که این خود تبدیل به نوعی داستان سرایی میشود ، و در طول تجربه ی  حدود 40 ساعته ام از بازی ( روی درجه ی سختی  هارد که سخت ترین درجه در میان سه درجه ی سختی بازی است  ) که حدود 27 ساعتش را بخش داستانی اصلی تشکیل می داد ، میتوانم اطمینان دهم گرچه شاید کلیت خط داستانی در برخی موارد کلیشه ای و غیر منطقی به نظر برسد و مخاطب حس کند   انگار میخواهند به زور بازی را کش بدهند و یا از برخی موقعیت ها و پتانسیل های داستانی با وجود پیش زمینه ، پردازش و متاریال کافی ، استفاده نشود‌ ( و این خود‌ باعث به وجود آمدن یک حفره ی داستانی و برخی تصمیمات  غیر منطقی کاراکتر ها شود ) این بخش از بازی در کل تجربه ی شاعرانه ، احساسی و حماسی زیبایی را تقدیم مخاطب می کند و صد در صد دست کم ارزش یک باز تجربه کردن را دارد .

 

 


شخصیت پردازی شخصیت منفی اصلی داستان ، بسیار ساده ، تک بعدی و مقوایی است و به جز در چند سکانس خاص ، احساس ترس و نفرتی را که مخاطب باید نسبت به او داشته باشد، منتقل نمی کند ، اما در عوض شخصیت پردازی دیگر کاراکتر های اصلی و فرعی داستان و همین طور دیگر آنتاگونیست بازی ، بسیار بهتر انجام شده و با یک پلات توئیست جذاب همراه است که بار کمبود بردازش بدمن اصلی را به دوش می کشد ، پردازش رابطه ی جین ساکای شخصیت اصلی بازی با خودش و درگیری های عاطفی و روابط پیچیده ی او با دیگر شخصیت ها از جمله عمویش ، بسیار عالی انجام شده ، به طوری که مسیر تبدیل شدن جین ساکای از یک سامورایی شرافت مند به یک شبح در راه هدفی که در نهایت مقابل ( بر ضد )او قرار میگیرد ، بسیار عالی انجام شده ، پردازش شخصیت های یونا و تاکا‌ و نیز ایشیکاوا و ماساکو نیز به قدر کافی انجام میگیرد ، بازی برای پردازش شخصیت های مکمل یک رویه ی جالب را پیش میگیرد ، به طوری که شخصیتی را معرفی می‌کند و تا جای نیاز پردازش می کند، سپس ماموریت های فرعی نه گانه ای در مورد آن شخصیت پیش روی مخاطب میگذارد که مخاطب با تجربه ی آن با بعد های دیگری از شخصیت مد نظر آشنا میشود و پردازش بیشتری صورت میگیرد ،  در طراحی سیستم مبارزات، مراحل اصلی و فرعی ، برخی پیرنگ های داستانی ، از بازی انقلابی ویچر 3  و عنوان با کیفیت سکیرو به طرز صحیحی الهام گرفته که باعث جذابیت هر چه بیشتر بازی میشود ، شخصیت جین کمی غیر انسانی می‌ نماید به طوری که علایق، سلایق ، نیاز ها ، اهداف و آرزو های او به کلی پردازش نمی شوند و مخاطب هیچ کاری را صرفا به علت علاقه ی جین ساکای به انجام آن انجام نمی دهد و جین به طرزی کاغذی خود‌ را فقط و فقط وقف نجات مردم و درگیری های دیگران میکند ، او از هرگونه غرایز انسانی و واکنش های غیر قابل پیش بینی انسانی تهی است ولی این باعث نمی شود پردازش قدرتمند تبدیل شدن جین به شبح و شخصیت های اصل و فرعی دیگر را فراموش کنیم ، کلیت بازی صحنه ها و سکانس های شاعرانه و احساسی و حماسی کم ندارد ، گرچه نمیتوان این عنوان را با امثال آخرین سامورایی و شجاع دل که‌ تقریبا هم سبک با این عنوان هستند ( دو مورد ذکر شده فیلم هستند و منظور نویسنده شباهت از جنبه ی داستانی است )مقایسه کرد ولی به دلایلی این عنوان بهترین اثر سامورایی تاریخ است که در ادامه بیشتر به پردازش آن میپردازیم.

 


بازی در انتقال احساسات مورد‌ نیاز و فرو رفتن گیمر‌ در عمق روح سامورایی ها و جین ساکای قوی است .


گیم پلی


گیم پلی و هوش مصنوعی  بازی‌ در بخش مخفی کاری اشکالات فراوانی دارد و شیوه ی انتقال کات سین ها به گیم پلی برای یک بازی متعلق به سال 2020 تاریخ مصرف گذشته است و دوربین بازی هم در مواقع متعددی دچار اشکالات کوچک و بزرگی میشود که گاهی حتی به شکست در یک مبارزه ی حساس می انجامد ، مخفی کاری به شدت خنده دار‌ ، غیر منطقی و ضعیف است و صد در صد از نقاط ضعف اصلی اثر به شمار می رود ، ولی در مقابل پیاده سازی سیستم کرفتینگ  و ارتقا ، سیستم مهارت ها ، تغییر رنگ لوازم جین ، المان های جهان باز ، مکانیزم اسب سواری و مبارزات بازی و مراحل اصلی و فرعی و مایتیک بازی بسیار عالی و پر جزئیات طراحی شده اند ، بازی از stand off های سریع و حماسی تا دوئل های نفس گیر و مبارزات شلوغ را تا شخصی سازی ها و سیستم upgrade پر جزئیات را در بر میگیرد، از آیتم های گوناگون جهان بازی و جذابیت ماموریت های فرعی و به خصوص مراحل مایتیک که هر یک افسانه ای را‌ از ژاپن فئودال بازگو میکنند  و سپس جین را در قلب این داستان قرار می دهند تا به پاداشی ارزنده برسد ( میتواند یک تکنیک مرگبار باشد یا یک لباس قدرتمند ) که بگزریم، جزئیات سیستم مبارزات ، از مکانیزم کاتانا ‌و تکنیک های چند‌گانه ی آن گرفته تا انواع آیتم های ghost  و مکانیزم جذاب استفاده از آن ها و مکانیزم های جاخالی و دیفکت منطقی و واقع گرایانه بازی ، شما را شگفت زده میکند

 

 


سیستم قلاب جین که از روی بازی سکیرو طراحی شده به خوبی به هرچه جذاب تر شدن فرمول گیم پلی بازی می انجامد ، راه یابی ها و اکتشاف رد پاهای آشنای ویچر 3 ، اینجا هم حضور دارند و به خوبی پیاده سازی شده اند ، مکانیزم و انیمیشن کار با کمان و در کنار آن انیمیشن های مرگ دشمنان ، اثابت شمشیر ها به هم یا به دشمن و حرکات جین هنگام در آوردن و غلاف کردن شمشیر یا تعضیم کردن ، همگی به خوبی طراحی شده ، سیستم حرکات ویژه مثل  dance of wrath و  نیز فلوت زدن جین در کنار انواع فروشگاه ها ، گشت و گذار در جهان گسترده و پهناور بازی و همین طور سیستم افسانه ی جین یا همان legend of the ghost به بهترین شکل ممکن پیاده سازی شده اند ولی انیمیشن های مربوط به بخش مخفی کاری، فاجعه بار است ، بازی از وجود باگ در بخش گیم پلی رنچ می‌ برد و گاهی با برخی باگ مواجه می شوید که غالبا آزار دهنده نیست و شاید حتی یک آیتم را چندین و چند بار به دست آورید ولی در کل‌ بازی از جنبه ی فنی مشکلاتی دارد ، در کل سیستم مبارزات غنی ، طبیعی ، پرجزئیات و لذت بخش بازی و امکانات مکمل آن و سیستم ها و المان های جهان باز بازی و سیستم آپگرید و .... عالی است ولی در مقابل بازی از هوش مصنوعی ضعیف در بخش مخفی کاری ، دوربین مشکل دار ، شیوه ی انتقال ضعیف کات سین به گیم پلی و برخی باگ های گوناگون ضربه میبیند.

 

 

بازی فعالیت های جانبی گوناگونی دارد و میتواند تا مدت ها مخاطب را با مراحل فرعی و افسانه و داستان های جذابی که در گوشه گوشه بازی پراکنده شده اند‌ سرگرم کند ، او را با دوئلی اتفاقی به چالش بکشد ، در جاده با تعدادی رونین یا مغول درگیر کند و یا مشغول باز پس گیری کمپ های کوچک و بزرگ مغول ها‌ کند  که‌ به لطف سیستم مبارزات گسترده و پرجزئیات و شگفت انگیز‌ بازی که برخی تکنیک های آن از عناوین کوبایاشی و کوروساوا و یا فیلم the sword of doom الهام گرفته ( داستان بازی هم تا حدودی از این عنوان الهام گرفته ) سرگرم کند و شخصی سازی عالی آیتم ها به لذت تجربه ی دوباره ی این مراحل می افزاید ، و بازی به هیچ عنوان در بخش ارائه ی محتوا، به کمبود یا مشکل برنمیخورد.

 

 


لول دیزاین مراحل اصلی بازی‌ ، مشابه بازی red dead 2 است و تنوع و اصالت خوبی دارد و سیستم دوئل ها بسیار جذاب و حماسی
 و طبیعی و صد البته چالش بر انگیز ساخته شده و بازی برای طرفداران تجربه های چالش برانگیز نیز در درجه‌ ی hard پر از مبارزات و دوئل های جذاب و نفس گیر خواهد بود .
سختی بازی منطقی و ژست های مختلف آن در زمینه ی گیم پلی ستودنی است .

 

 

نا‌ گفته نمامد که طراحی مپ بازی نیز بسیار عالی صورت گرفته و در‌ کل مخاطب هیچوقت احساس سردرگمی نمیکند و سیستم مبارزات بازی بی شک بهترین و منطقی ترین و در عین حال جذاب ترین سیستم مبارزات در بین کلیه ی عناوینی است که به نوعی با شمشیر سر و کار دارند .

 

 


گرافیک


گرافیک بازی از تعدادی باگ و لگ در زمینه ی فنی رنج می برد و در کل طراحی چهره های بازی نیز به خصوص در مقام مقایسه با طراحی مثال زدنی لباس ها و محیط ها ، میتوانست به مراتب بهتر باشد و حرکات اجزای صورت ، گاهی در زوق مخاطب میزند ولی‌ گرافیک و تنوع محیطی و چرخه ی آب و هوایی و شب‌ و روز و فیزیک پویای اشیای بازی ، به سادگی این مشکل را جبران می کند ، گرافیک هنری بازی جدا عالی است به طوری که شما میتونید هر لحظه که اراده کنید زیر نور غروب یا صبح گاهی بایستید  و در حالی که باد درختان و گل های رنگین و زیبای بازی را همراه با لباس جین تکان می دهد، یک اسکرین شات بگیرید ، بدون اغراق میگویم که کیفیت و ارزش بصری تصویر گرفته شده از نظر هنری کمتر از یک تابلوی نقاشی نخواهد بود، طراحی محیط ها و گیاهان متنوع و رنگارنگ بازی به قدری خیره کننده و طبیعی انجام شده که وقتی در کنار قاب بندی های معرکه ی بازی قرار میگیرد ، مخاطب را چند لحظه فقط مدهوش لذت بردن از طبیعت زیبای سوشیما میکند ، مزارع ، معابد ، خانه ها ، علفزار  ها ، کوهستان های برفی ، دریاچه ها ، دریا ها و مرداب ها ، گلستان های سرخ و زرد و بنفش و ...... همگی‌ به طرز روح نوازی زیبا طراحی شده اند ، سبک لباس پوشیدن سامورایی ها و مردم به بهترین شکل‌ ممکن طراحی و پیاده سازی شده است و تنوع محیطی و طراحی زیبا و با جزئیات سلاح ها و آیتم ها ، مزید بر علت می شود که بازی در زمینه ی طراحی هنری محیط ها ، خالی از ایراد باشد ، سیستم وزش باید هم به خوبی پیاده شده است و 6 سال تلاش سازندگان برای شناخت محیط جزیره ی سوشیما و تجسس عینی آن در کنار‌ تلاش برای فهم فرهنگ سامورایی و احیای فلوت مخصوص ژاپنی و تحقیق در مورد ماهیت تاریخی این واقعه و ارتقای موتور گرافیکی و یا استفاده از استاد معروف  شمشیر زنی‌ اوتاکه سنسی برای اسکن حرکات مبارزات بازی  به یک تجربه ی بصری شگفت آور برای مخاطب بدل شده ، میدان های جنگ ، روستا های جنگ زده ، سیستم های مبارزه و دستگاه های مخصوص مغول ها‌ ‌و کمان های معروفشان، رونین های بی ارباب و سامورایی های  شرافتمند همگی به بهترین شکل ممکن چه از جنبه ی گیم پلی و چه از لحاظ گرافیکی ، طراحی شده و در بازی حضور دارند‌، دشمنان مغول قوی و بی رحم هستند  و سلاح های مخصوص و پیشرفته ای دارد ، رونین ها سریع هستند‌ ولی تنها یک نفر در جزیره حریف آن ها میشود ، کسی که تنها امید مردم است ، the ghost  یا همان lord jin sakai بهترین شمشیر زن جزیره ، سیستم افسانه ی گوست در این زمینه هم با توجه به واکنش مردم و دشمنان در مراحل مختلف بازی ، عالی پیاده سازی شده، نورپردازی ها و سایه زنی ها در جهان بزرگ و زیبای بازی در کلیه ی دقایق زیبا و مثال زدنیست، چه در محیط های داخلی یک خانه یا قلعه یا کمپ و چه در محیط های باز و چمن زار ها و روستا های بازی ، قاب بندی ها و تراکم پیکسلی ، متراکم و استادانه به لطف موتور گرافیکی قوی ساکر پانچ پیاده سازی شده ، تکسچر ها و دیگر بخش های فنی گرافیک بازی نیز به غیر از چند باگ جزئی ، مشکل خاصی ندارند .

 


 

البته طراحی چهره های بازی هم ابدا ضعیف نیست و  در حد متوسطی قرار دارد ، گستردگی جهان بازی که مملو از شگفتی های داستانی و افسانه ای و فعالیت های خلاقانه است ، همگی‌ این عنوان را به یک تجربه ی لذت بخش گرافیکی تبدیل میکنند.

 

 


موسیقی و صداگذاری


این بخش از بازی نه تنها  بهترین و بی ایراد ترین بخش آن است ، بلکه یکی از بهترین آلبوم های موسیقی دهه ی اخیر را چه در صنعت بازی های ویدئویی و چه در صنعت سینما را شامل میشود ، موسیقی های شیگرو اومبایاشی ، خالق افسانه ای موسیقی فیلم in the mood of love و قطعات ایلان اشکری سازنده ی موسیقی 47 رونین ، هر دو نه تنها در چارچوب اثر مورد بررسی و در انتقال حس مورد نیاز در مواقع احساسی و مبارزه و گشت و گذار در محیط و ....و کلیه ی دقایق گیم پلی و حتی کات سین ها ، به عالی ترین شکل ممکن وظیفه ی خود را انجام می دهند ، بلکه به عنوان یک آلبوم موسیقی مستقل هم میتوان ساعت ها به آن گوش سپرد و از نوا های روح نواز فلوت ژاپنی آمیخته با حرکات اتمسفریک سیم های ویالون و ضربات آرام سوز و گاهی حماسی تمپو و درام لذت برد ، موسیقی بازی گاهی به قدری تاثیر گذار است که دز احساس یک صحنه ی عادی را به قدری بالا میبرد که مخاطب را حتی به گریه می اندازد ( اشاره به صحنه ی حرف زدن جین و یونا‌ بالای برج ) چه بماند به آهنگ بسیار زیبا و احساسی ژاپنی بازی که‌ در لحظات آخر با صدای سوزناک خواننده ی خود ، قلب مخاطب را میخراشد ، قطعه ی bushido و seliki بسیار حماسی و زیبا طراحی شده اند و گاهی حتی روح مخاطب را می سوزانند ، بنده به علت پیش خرید عنوان یک مینی آلبوم موسیقی هم دریافت کردم که کیفیت خارق العاده و قطعات بی نظیری داشت ، با‌توجه به‌ این مورد ، دیگر قطعات موسیقی متن بازی چه قطعه ی زیبای jin sakai که خود درگیری حماسی این کاراکتر را به خوبی نشان می‌دهد تا قطعات پایانی و ابتدایی بازی یا قطعه ی the way of ghost ، همگی به طرز شگفت آوری طراحی شده اند ، موسیقی های اومبایاشی بیش تر در تار و پود محیط دمیده شده و قطعات اشکری بیشتر در مورد شخصیت های پیچیده ی بازی و اهداف و نگرانی هایشان است ، هر‌ دو وظیفه ی خود‌ را به طرز بی نظیری انجام می دهند‌، صدا گذاری‌ آب و باد و اجزای محیط ، برخورد سلاح ها ، پاره شدن گوشت ، سم های اسب و دیگر اجزای محیط به بهترین شکل ممکن انجام شده‌ و بازی از لحاظ صداگذاری عوامل محیط و مبارزات بسیار واقع گرایانه و زیبا عمل میکند ، صداگذاری کاراکتر های بازی‌ هم همگی متناسب با شخصیت مورد نظر طراحی شده و چه بسا نقش آفرینی و صداگذاری برخی شخصیت ها هم به یاد ماندنی شود ، که از این افراد میتوان به لرد شیمورا ، ریوزو و کوجیرو و در راس همه ی این ها خود جین ساکای با صدای مصمم و پر قدرت او اشاره کرد .

 

در کل موسیقی و صداگذاری بازی ، شایسته ی لفظ شاهکار است


جمع بندی


بازی جدید ساکر پانچ صد در صد ارزش تجربه کردن را دارد  و نمره ی 9.3 مخاطب ها در  متاکریتیک به خوبی نشان می دهد که با عنوانی سرگرم کننده و لذت بخش و عامه پسند روبرو هستیم، شاید داستان بازی گاهی خودش را جدی نگیرد و یا ارجینال ترین قصه ی سامورایی صده نباشد‌ ولی تجمعی از بهترین پیرنگ های آن ها با خلاقیت های گاه و بی گاه سازندگان آن است ، در کل بخش داستانی خوب است ، موسیقی و صداگذاری شاهکار‌ و گرافیک بصری و هنری زیبا ، باعث میشود بتوان از این بازی به عنوان یکی از سه تجربه ی برتر  2020 نام برد  ، گیم پلی در بخش مخفی کاری ضعیف عمل میکند ولی جزئیات خیره کننده ی بخش مبارزات آن و مکمل ها‌و ژست های کم نظیر آن ، هر مخاطب پر و پا قرص سامورایی ها را به طرف خود می کشاند، از‌ آنجایی که در عناوین مرتبط با شمشیر، طراحی دوربین بازی از بزرگ ترین چالش های سازندگان بوده است ، انتظار مشکلاتی را‌ در این بخش داشتم که بی مورد هم نبود ، در کل شاید کلیت داستان  و پاره از مکانیک های‌‌ گیم پلی جدید ترین ساخته ی ساکر پانچ، آن قدر ها هم خاص به نظر نرسد ، ولی بعد‌ از آن که مخاطب با شخصیت ها و مکانیک های مورد نظر ارتباط بر قرار  کرد ، شیوه ی پردازش و اتفاقاتی که برای آن ها می‌افتد و استفاده ی استودیو از متاریال های موجود آن را خاص می کند ، هرچند برخی موقعیت های داستانی نیز‌ در این میان تلف می شوند ، در کل بازی جدید ساکر پانچ و سونی ، هم برای آن ها که به دنبال تجربه ای سرگرم کننده‌ با محتوای زیاد میگردند پیشنهاد میشود و هم طرفداران داستان های جدی سامورایی محور را راضی نگه خواهد داشت .

 


نقاط قوت: پردازش و پلات توئیست های جالب در دل داستان _ پردازش مناسب روابط شخصیت ها و خود درگیری و دوگانگی های‌ عاطفی جین _ شخصیت پردازی شخصیت های مکمل مثبت و نیز ریوزو _ مبارزات نفس گیر ، جذاب و طبیعی و صد البته پر جزئیات _ انبوه فعالیت های اصلی و جانبی _ جهان گسترده و زیبا _ سیستم ارتقا و کرفتینگ و شخصی سازی‌ و ..... زیبا و منحصر به فرد _ مکانیزم جذاب و طبیعی اسب سواری و طراحی زیبای اسب‌های بازی _ جذاب بودن کلیت دیگر مکانیزم های بازی از جمله قلاب ، اکتشاف ، دنبال کردن رد پا و ..... _  زیبایی و تنوع بی بدیل محیط بازی _ طراحی عالی لباس ها و اشیا مثل کاتانا و .... _ موسیقی ها و صداگذاری شاهکار بازی _ انتقال قوی احساسات شاعرانه ی روح و فرهنگ سامورایی و پردازش و انتقال خوب‌ سکانس های احساسی و حماسی به کمک موسیقی شاهکار بازی


نقاط ضعف : داستان گاهی خود را جدی نمیگیرد که با تم اثر در تضاد‌ است _ برخی حفره ها و نقاط غیر منطقی در دل داستان _ شخصیت پردازی ضعیف و مقوایی آنتاگونیست محوری _ هدر رفتن برخی پتانسیل ها برای روایت داستان کامل تر و احساسی تر _ هوش مصنوعی ضعیف و خنده دار در بخش  مخفی کاری _ زاویه بد دوربین در مواقع متعدد _ برخی باگ ها و لگ ها و  مشکلات در زمینه ی فنی _ طراحی متوسط چهره ها با توجه به گرافیک چشم نواز  بازی _ شیوه ی انتقال تاریخ مصرف گذشته از کات سین و سینماتیک ها به‌ گیم پلی _ طولانی تر کردن بازی با استفاده از کلیشه ها و حفره های غیر منطقی داستانی


این عنوان همان چیزیست که سال ها مدیوم گیم به آن نیاز داشت ، همان چیزی که سکیرو یا سری nioh باید می بودند  و مثل رویایی است که تحققش غیر قابل باور می نمود ، زمانی کسی باور نمی کرد یک بازی تمام رئالیسی سامورایی محور جهان باز با روح سامورایی در دل مبارزات و ژست ها و ظاهر سازی ها  و باطن پردازی  خود و جزئیاتی دیوانه وار از راه برسد و این رویا‌ را به واقعیت تبدیل کند ولی اکنون این اتفاق افتاده و نمره ی من به عنوان منتقد بازی به آن 9 از 10 است .


خوشبختانه مشکل غیر طبیعی و غیر عادی بودن انیمیشن های کشته شدن دشمنان با تیر که در نمایش های بازی ، یک ماه قبل از انتشار، مشاهده شده بود، به کلی بر طرف گشته اند ، هرچند هنوز با استاندارد های امثال the  last of us part ii فاصله دارند .


(به یاد هشتاد نفر سامورایی سواره نظام کشته شده در جنگ نخست جزیره ی  سوشیما که شجاعانه در مقابل 40000مهاجم مغول و شمشیر های آتشین و کمان های دور برد و hawcha های مسلسل وار مغول ها جنگیدند )

 

 


   yes  Score  : 9 / 10