بقلم : آرمان تبریزی

نکته اول : عامدا ، تنها عناوینی در این لیست ، فهرست شده اند که کل فرانچایز مرتبط با آن ها جمعا دارای سه نسخه است و عناوینی مثل سه گانه ی برادران ماریو ، خدای جنگ ، چرخدنده های جنگ ، هیلو ، سه گانه ی اتزیو کالکشن اساسینز کرید ، اسپلینتر سل و  .....   در این لیست قرار نگرفته اند .

 


نکته دوم : ترتیب شماره های لیست تصادفی بوده و ارتباطی با ارزش عناوین مد نظر ندارد، حال به معرفی 10 سه گانه برتر از دیدگاه نویسنده میپردازیم:

 

 

1_ فضای مرده ( Dead Space )


سه گانه ی دد اسپیس از آن سه گانه های فراموش ناشدنی است که محال است از یاد دوست داران ژانر وحشت فضایی برود ، هر چقدر هم که میخواهد از زمان عرضه ی آخرین نسخه ی آن گذشته باشد .
این سه گانه که به نوعی حکم سه گانه فیلم  ایلین ( alien ) را در دنیای بازی های‌ ویدیویی دارد و به طور آشکار الهامات متعددی از این سری و به ویژه نسخه ی دوم آن گرفته است ، از‌لحاظ کیفی نیز جایگاه همان سری را‌ در میان گیمر ها تداعی میکند .


تمام المان  هایی که باعث موفقیت سه گانه ی بیگانه شده‌ بود ، در این جا نیز به  بهترین شکل ممکن پیاده سازی شده است ، از اتمسفر سنگین و تنش زا گرفته تا پردازش شخصیتی  قهرمان اصلی دوست داشتنی که همذات پنداری مخاطب را بر می انگیزد و موجودات بی شاخ و دم و قاتل فضایی ، همه در کنار هم جمع شده اند ، حتی تاثیر پذیری دد اسپیس از این سه گانه در طراحی ظاهر نکرومورف ها هم هویداست .


اما شباهت این دو تریلوجی به همین جا محدود نشده و از نظر ضعف کیفی مشهود در نسخه ی سوم خود نسبت به دو نسخه ی قبلی هم با یکدیگر شباهت دارند .
در نهایت اتمسفر سنگین و تنش زا ، گیم پلی چالش بر انگیز و بقا محور و ایده ی خلاقانه و محیط فضایی بازی ، این سه گانه را لایق جایگیری در این لیست میکند .

 

 


2 _ تاثیر فراگیر ( Mass Effect )


اگر دد اسپیس به نوعی بازسازی سری ایلین در مدیوم گیم بود ، مس افکت ، رمان شاهکار دون را به عنوان منبع اقتباس خود انتخاب کرده است و به حق هم وقتی صحبت از کلمه ی شاهکار در دنیای بازی های ویدیویی میشود ، نمیتوان نامی از نسخه ی دوم این سری نبرد .


مس افکت از لحاظ پردازش دنیایی زنده ، جزئیات شگفت آور ، شخصیت های پر تعداد و پیچیده ، دسیسه های سیاسی ، اتمسفر فضایی و .... تماما با رمان تلماسه شباهت دارد .
این سه گانه که همواره به عنوان یکی از بهترین سه گانه های تاریخ گیم شناخته میشود به علت داستان گویی جذاب و شخصیت های فوق العاده در کنار گیم پلی جذاب و دیالوگ های محشر و به یاد ماندنی شناخته میشود .


هرچند بایور بعد این سه گانه با عناوین بعدی خود و به ویژه آندرومدا که شرم دارم آن را مس افکت بنامم تا حدود زیادی به شهرت خود ضربه زد ولی از آنجایی که آندرومدا تنها یک نسخه ی فرعی و تا حدودی جدا از مس افکت محسوب میشود ، به خود این اجازه را دادم که نام این سه گانه ی جدا شاهکار را در لیست ذکر کنم .

 

 

3 _ شنمو ( Shenmue )


سه گانه ی شاهکار سوزوکی افسانه ای در کنار سری دویل می کرای و عناوین ساخته ی دست استاد اوئدا و نیز شاهکار ماندگار اوکامی ، جزو میراث ابدی سرزمین خورشید تابان در دنیای گیم است ، گرچه لیست  عناوین با کیفیت و بازی سازان بزرگ ژاپنی به قدری بلند بالا است که فهرستی جداگانه میطلبد ولی به ذکر نام چندی من جمله کوجیما و میازاکی و میکامی و میاموتو  در کنار سری تکن و .... بسنده میکنیم .


این سری که یکی از بهترین داستان ها با محوریت انتقام را در دنیای گیم روایت میکند به علت لحن لطیف و پیش روی آرام سوز خود‌ در کنار طراحی گرافیکی و هنری زیبا شناخته میشود و بی شک به عنوان نماینده ی مشرق زمین ، باید در فهرست ما قرار گیرد .

 

 

4 _ کرایسیس ( Crysis )


سه گانه ی کرایسیس بیش از هر چیز با گرافیک پیش رو و باورنکردنی خود شناخته میشود ، گرافیک این سه گانه هر یک در زمان خود به قدری محشر بود که تا سال ها معیار سنجش گرافیک یک بازی و قدرت یک کامپیوتر ، مقایسه ی آن با کرایسیس و توان اجرای آن بود .


گرچه سه گانه ی کرایسیس همیشه از روایت داستانی جذاب و گیرا باز ماند ولی خلاقیت های فراوان و سیستم روان و خوش دست گیم پلی آن در کنار موارد گرافیکی ، دست به دست هم می دهند تا کاری کنند تا نام این سری در میان بهترین سه گانه های بازی های ویدیویی به چشم بخورد ، هرچند از لحاظ داستانی و موسیقیایی هم پایه ی آن ها نباشد .

 

 

5 _ بتمن آرکام (  Batman Arkham )


اگر‌ در میان ده ها اثر مختلف در میدوم های مختلف که در مورد شخصیت بتمن تولید شده اند ، سه گانه ی نولان را سردمدار همه ی آن ها در دنیای سینما بنامیم ، بی شک همزاد آن در دنیای بازی های ویدیویی سه گانه ای جز تریلوجی بتمن آرکام استودیوی راکستدی نیست ‌.


این سه گانه  در کنار روایت سه داستان فوق العاده ی ارجینال و عمیق که با لایه های روان شناسانه ی خود علاوه بر کسب رضایت قشر غالب‌ ، توانایی جلب توجه قشر خاص گیمر ها را هم داراست ، با تکیه بر قدرت خود در زمینه ی شخصیت پردازی  و پردازش درگیری های روانی کاراکتر ها در کنار  پی ریزی جهانی خاکستری و مهم تر از آن روایت استادانه ی خود ، جای بحثی در خصوص داستان خود  باقی نمیگذارد .
این سه گانه به شکلی پیروز مندانه از زیر سایه ی دارک نایت تریلوجی بیرون میاید و بتمن و جوکر و هاروی دنت و گوردون و گاتهام خودش را پردازش میکند ‌.


گرافیک پیشتاز هر سه نسخه در زمان عرضه ی خود در کنار صداگذادی عالی شخصیت ها و آلبوم زیبای ساندترک های ارجینال بازی و در نهایت گیم پلیی پر جزئیات با امکانات متنوع و پر تعداد بر اساس توانایی های بتمن که همگی به خوبی پیاده سازی شده اند و پردازش زیبای محیط شهر گاتهام  و نیز سیستم مبارزات و کاوش و معما های عالی و ..... یک اکشن آدونچر درجه‌ یک را تحویل مخاطب میدهد و همه ی این ها دست به دست هم داده که با جرئت و قدرت تمام سه گانه ی بتمن آرکام راکستدی را نه تنها یکی از ده تریلوجی برتر ، که  یکی از پنج سه گانه ی برتر تمام ادوار بنامیم .


یعنی اگر زمانی رویای بازی در نقش بتمن در دنیای بازی های ویدیویی را داشتید ، باید بگویم که اگر این تریلوجی را تجربه نکرده اید ، عجله کنید که قطعا امکان نداشت که بتوان چیزی نزدیک تر از این سه گانه در شبیه سازی زندگی بتمن در تمام بخش ها و کار های مختلف او را در این مدیوم ، خلق کرد .

 

 

6 _ بایوشاک ( Bioshock )


سه گانه ی بایوشاک یکی از فلسفی ترین ، عمیق ترین ، پیچیده ترین و مفهومی ترین بازی های دنیای گیم هستند .
کن لوین افسانه ای با سه گانه ی خود به تمام جهان ثابت کرد که میتوان در کنار یک گیم پلی سرگرم کننده و فوق العاده جذاب اول شخص و دیوانه وار و خشن با ریتم تند ، داستانی فلسفی با شخصیت پردازی فوق العاده و پلات توئیست های بی همتا ارائه کرد .


ابعاد جامعه شناسانه ، روان شناسانه و فلسفی این سه گانه و به ویژه نسخه ی اول و سوم ، آن چنان گسترده است که به سختی میتوان گنجایش آن در کالبد عنوانی 10 ساعته را باور کرد ، شخصیت های‌ دوست داشتنی و جهان خاکستری و پیچاپیچ در کنار رمز و راز های فراوان و طراحی بی نظیر هنری بازی و به ویژه‌ اتمسفر خاص و جادویی آن ، همه‌ دست به دست هم دادند که از این سری یک شاهکار به تمام معنا بسازند ، جنبه ی موسیقیایی و صداگذادی دو عنوان آخر بی ایراد‌ و زیبا و عنوان اول قابل قبول است و گان پلی هر سه‌ نسخه به ویژه دوتای آخر فوق العاده جذاب ، در کل فقط همین را میتوان گفت که کن لوین با این سه گانه ی شاهکار ، نام خود را برای‌ همیشه در قلب عاشقان ویدیو گیم ، حک کرد .


شاید بایوشاک را بیش از هر چیز ، بتوان به ساخته های هایائو میازاکی بزرگ همانند قلعه ای در آسمان و قلعه ی متحرک هاول شبیه دانست ، که ان روح عجیب اتمسفر این عناوین شرقی در رگ های بایوشاک هم موج میزند که اتمسفر نسخه ی سوم که شهری بر فراز آسمان است و نسخه ی اول و دوم که مانند پونیو در زیر دریا ، اتمسفری زیر آب دارد ، همه‌ پاشنه ی آشیل این تشابه میشوند .

 

 

7 _ ارواح تاریک ( Dark Souls )


و باز هم سه گانه ی شاهکار دیگری از مشرق زمین ، میازاکی این بازی ساز بزرگ ژاپنی علی رغم باز تعریف مفهوم سختی و مرگ در دنیای بازی های‌ ویدیویی ، سبک جدیدی از عناوین نقش آفرینی بنیان گذاشت که بعد ها به سبک دیمن سولزی مشهور شد و عناوین موفقی چون سری نیوه ( nioh ) با الهام از آن تولید شد ، اتمسفر سیاه و تاریک و سنگین این سری در کنار المان های قابل شخصی سازی‌ فراوان ، آیتم های کارآمد پر تعداد و آلبوم موسیقیایی بی‌ نظیر و فوق العاده ی آن ، تنها بخشی از دلایل موفقیت این سری هستند که دلیل اصلی موفقیت آن گیم پلی چالش برانگیز و اعتیاد آور آن و سیستم مبارزات خاص این سری است ، باس فایت های پر تعداد  که هر یک سیستم مبارزه و طراحی منحصر به فرد خود را دارند در کنار دشمنان متنوع و متعدد ، گرافیک هنری خوب به استثنای چهره پردازی های‌ نه چندان قوی ، همگی از نقاط قوت دیگر این سه گانه به شمار میروند .


اما متاسفانه باید بگویم به نظر من این سری فاقد داستان بوده و توضیحاتی که در گوشه و کنار محیط بازی ارائه میشود ، به هیچ عموان نمیتواند کم کاری سری در بخش داستانی را توجیه کنند ، شخصیت اصلی به نوعی فاقد پردازش است و چیزی به اسم شخصیت پردازی در دنیای این سری به ندرت یافت میشود .


ضعف در داستان پای ثابت عناوین ساخته ی میازاکی است ،  گرچه بعد ها  در عنوان شاهکار سکیرو شاهد داستانی زیبا و سینمایی بودیم .
در نهایت  باید بگویم که این سری با وجود ضعف داستانی به علت اتمسفر و گیم پلی خاص خود که نتیجه ی نگرش خاص میازاکی بزرگ به دنیای بازی های ویدیوییست ، و جنبه ی موسیقیایی قدرتمند خود ، قطعا شایکتگی لازم را برای جایگیری در این لیست را دارد .

 

 

8 _ مکس پین ( Max Payne )


شخصیت مکس پین در دل تمامی گیمر ها و به ویژه در میان ما ایرانی ها ، جایگاه به خصوصی دارد  ، وقتی صحبت از مکس پین میشود ، نوستالژی ، محیط برفی نیویرک ، مردی غمگین و زخم خورده و پرش های مکس پین با آن بارانی چرمی خود ، اولین چیز هایی است که به ذهنم می آید .
سم لیک گرچه با دو عنوان اخیر خود تا حدودی به آوازه ی خود ضربه زد ، با خلق افسانه ی مکس پین و بازی فوق العاده ی آلن ویک ، میراث نامیرایی از خود در دل دوستداران بازی های آفلاین داستان محور بر جای گذاشت .


گیم پلی و گان پلی سریع ، جذاب و خلاقانه مکس پین که از بولت تایم گرفته تا پرش های سینمایی را شامل میشود و چنین سیستمی در هیچ عنوان دیگری یافت نمیشود ، تنها دلیل موفقیت این سری نیست و با وجود ضعف محسوس نسخه ی سوم در زمینه ی داستان پردازی و اتمسفر سازی ، داستان عمیق و پر جزئیات و احساسی در کنار پردازش ده ها شخصقت دوست داشتنی و فراموش نشدنی ، گرافیک پیشتاز در زمان عرضه ی هر سه نسخه ، همگی دست به دست هم میدهند که از این سه گانه یک شاهکار به تمام معنا بسازند .


آلبوم موسیقی فوق العاده زیبا و هنرمندانه ی بازی هم به کنار که حتی خارج از دنیای بازی هم ارزش گوش دادن چندین و چندباره را دارد ، محال است .... محال است که هیچ یک از افرادی که سال ها پیش در ویندوز اکس پی و روی یک پی سی زپرتی به تجربه ی دو نسخه ی اول این سری نشسته اند ، نوای پر سوز ویالون در‌ منوی اصلی بازی و اهنگ پایانی کستینگ آن را از یاد ببرد ، موسیقی و صداگذاری مکمل مکس پین در محیط ها و در دل لحظات آن  میدرخشید و صدای شکسته ی مکس ، مونولوگ های زیبای او با خودش به سبک نوشته های صادق هدایت و موسیقی‌ تنش زا و مسخ کننده ی در حال پخش در محیط بازی ، این سه گانه را یک ستاره ی درخشان و افسانه ای ماندگار در دنیای بازی های ویدیویی میکند .

 

 

9 _ مافیا ( Mafia )


اگر بخواهیم چند عنوان فوق العاده و جذاب با تم گانگستری و فضای دهه های سی و چهل و پنجاه و شصت آمریکا نام ببریم ، در کنار عنوان پدرخوانده یک ، سه گانه ی مافیا به نوعی حکم سه گانه ی فورد کاپولا در این مدیوم را دارد ، گرچه دو عنوان دوم و سوم این سری ، ابدا نتوانست آن شیوه ی روایت فوق العاده استادانه و خلاقانه ی نسخه ی اول در کنار جزئیات مفهومی و جامعه شناختی آن را تکرار کند و حتی نتوانست در زمینه ی شخصیت پردازی به گرد پای نسخه ی اول که بی شک یکی از ده بازی برتر تمام ادوار است ، برسد ، اما از جنبه ی گیم پلی و اتمسفر سازی و گرافیک ، توانستند راضی کننده ظاهر شوند ، ژست پردازی ها و فضا سازی به بهترین شکل ممکن یک فضای مافیایی را باز سازی میکند ، امکانات متوع موجود در شهر در هر سه نسخه و به ویژه نسخه ی دو ، جهان بزرگ و زیبا و اپن ورلد در کنار صداگذاری عالی همگی از جوانب قدرتمند این سری است .


مونولوگ های مفهومی و زیبا در نسخه ی اول و آلبوم موسیقی بی همتا و روح نواز آن ، چیزی نیست که در دو نسخه ی بعد تکرار شده باشد ولی در کل بر ارزش کل کالکشن می افزاید .
گرافیک فوق العاده ی دو نسخه ی اول در زمان عرضه ی خود و گیم پلی روان و پخته ی نسخه ی دوم و سوم ، همگی از نقاط قوت این سری به شمار میرود ، شاید نتوان دو بازی انتهایی این تریلوجی را جزو عناوین فوق العاده ی تاریخ ویدیو گیم شمرد ، ولی اتمسفر مافیایی آن و بازسازی سلاح ها ، لباس ها ، محیط شهر ، اتوموبیل ها و مبارزات آن دوران در کنار درگیری های سیاسی و تشکیلات گروه های مافیایی به بهترین شکل ، همواره در دل تمام بازی بازان جای دارند و اگر دلتان یک تجربه ی ناب گانگستری سیسیلی میخواهد ، حتما این سری و به ویژه ابرشاهکار مافیا 1 ساخته ی دانیل واورای بزرگ  را تجربه ‌کنید .

 

 

10 _ ویچر ( Witcher )


سه گانه ی ویچر جزو بهترین ها ونسخه ی سوم آن بی شک بهترین بازی سبک نقش‌آفرینی در کل تاریخ گیم است ، جهان فوق العاده بزرگ با فعالیت های پر تعداد و متنوع و بالغ بر 200 ساعت گیم پلی با کیفیت ، پردازش نزدیک به هزار شخصیت اصلی و فرعی مختلف به بهترین شکل ممکن در کنار اقتباسی ارجینال و فوق العاده از سری رمان های عالی این سری و روایت فوق العاده داستان ها و داستانک های فوق العاده جذاب که به شکلی در هم تنیده علاوه بر جذابیت هر یک به تنهایی ، در نهایت یک پیرنگ بی نظیر احساسی و حماسی را شکل میدهند تنها بخشی از ارزش این سری است .


انتخاب دیالوگ ها و راه و روش های متنوع ، آلبوم موسیقی جذاب و فوق‌ العاده شنیدنی ، صداگذاری عالی‌ و ماندگار گرالت ، ینیفر ، سیری و سایر شخصیت ها همگی بر ارزش این سری می افزاید .
گرافیک فوق العاده در زمان عرضه ، فضاسازی فانتزی بی مانند ، پردازش جهانی پویا و زنده ، گیم پلی و سیستم مبارزات بسیار بسیار گسترده که آموختن و استفاده از تک تگ ویژگی های جذاب آن نزدیک به 20 ساعت زمان می برد ، سیستم کاوش و حمل و نقل فوق العاده ، ترکیب عالی جادو و شمشیر و کیمیاگری در دل مبارزات بازی ، آیتم های نا محدود و فوق العاده متنوع با کارکرد های متنوع ، قابلیت شخصی سازی فوق گسترده ، کتاب ها و نوشته ها ، سلاح ها ، خوردنی ها  ..... همگی و همگی از ویچر جدا یک بازی تمام ناشدنی و فوق العاده بزرگ میسازد .


دو نسخه ی اول این سری قابل قبول و عظمت نسخه ی سوم آن در شخصیت پردازی و دنیا سازی‌ و طراحی گیم پلی ، بی شک این سه گانه را جزو سه تریلوجی برتر تمام ادوار میکند .
ویچر در تمام بخش ها در  دو نسخه ی ابتدایی خود فوق العاده و در نسخه ی سوم در یک کلام ، باورنکردنی عمل میکند ، این سری بازیکن را به سفری احساسی در قالب پدری دلسوز ، مردی عاشق ، سیاستمداری کارکشته ، شمشیرزنی زبده ، کارآگاهی قرون وسطایی و هیلولا کشی جذاب میبرد و طیفی گسترده از انواع احساسات عاشقانه و دراماتیک و هیجان انگیز و انواع لحظات از زنده گرفته تا آرامش بخش را در دل دنیای خاکستری و زیبای خود شامل میشود .


گرافیک هنری چه در دنیا سازی و چه در بخش چهره پردازی بی عیب و نقص ، و در طراحی و تنوع محیطی ، چشم نواز است .
در کل بی شک سه گانه ی ویچر که نظر عوام و خواص را جلب کرده و جزو جذاب ترین و تحسین شده ترین عناوین این صنعت است ، بی شک جایش در بهترین طبقات لیست ما و قله ی تالار مشاهیر بازی های ویدیوییست به طوری که سی دی پراجکت ، یک استودیوی لهستانی کوچک با ساخت و گسترس این سری ، تبدیل به ارزش مند ترین استودیوی بازی سازی اروپا شده بود .

 

بنظر شما جای کدام سه گانه در این لیست خالیست؟ حتما نظرات خود را با ما در میان بگذارید.