نقد و بررسی بازی NieR Replicant Remastered؛ عنوانی که تازه ارزشش مشخص شد

بقلم : سعید آقابابایی
شاید اگر موفقیت بالای عنوان بینظیری مثل NieR: Automata نبود، اسکوئر انیکس اصلا فکر ریمستر یا بازسازی دوبارهٔ عنوان نخست NieR را هم نمیکرد، ولی با شناخته شدن این سری و مطرح شدن نام NieR: Automata و در دورهای که همه مشغول ریمستر و ریمیک کردن عناوین خوب و حتی متوسطشان هستند، اسکوئر انیکس هم به این فکر افتاد که نسخهٔ اول این سری (که همانطور که قبلا برایتان گفتهام یکی از بازیهای آندرریتد است و به اندازهٔ لیاقتش به آن توجه نشد) را نیز مجددا عرضه کند تا کسانی که ابتدا با NieR: Automata شروع کردهاند و بازی اول را نمیشناختهاند (و تعدادشان هم زیاد است)، به سراغ تجربهٔ این بازی بروند. باید بگویم اتفاقا تصمیم بسیار خوبی هم بوده است و کسانی که با NieR: Automata کلی کیف کردهاند (تقریبا میشود همهٔ کسانی که بازی کردهاند!)، به احتمال بسیار زیاد از NieR Replicant ver. 1. 22474487139 هم نمیگذرند. نام عناوین این سری هم مثل بازیهایش عجیب است، نه؟!
برویم سراغ معرفی کوتاهی از بازی اصلی در نسل هفتم. NieR عنوانی بود که توسط استودیو Cavia ساخته شد و در سال ۲۰۱۰ به وسیله کمپانی اسکوئر انیکس برای کنسولهای PlayStation ۳ و Xbox ۳۶۰ منتشر گردید. NieR عنوانی اسپینآف از سری عناوین Drakengard محسوب میشد. نسخهٔ اول Drakengard دارای ۵ پایان مختلف بود که سازندگان بازی NieR برای ساخت این بازی، پایان پنجم بازی Drakengard را برای قرار دادن وقایع داستانی NieR برگزیده بودند. حالا که نسخهٔ ریمستر شدهٔ این بازی با نام NieR Replicant ver. 1. 22474487139 برای پلیاستیشن ۴، ایکسباکسوان و رایانههای شخصی منتشر شده است، قصد داریم تا در مورد این نسخهٔ جدید با شما صحبت کنیم و بخشهای مختلف این نسخه را به تفکیک با شما عزیزان بررسی نماییم تا در نهایت نتیجهگیری و تصمیمگیری در مورد تجربهٔ این نسخه برای شما آسانتر شود. اگر ورژن خیلی کوتاهش را میخواهید باید بگویم «بله! قطعا باید NieR Replicant ver. 1. 22474487139 را بازی کنید.» اما اگر میخواهید بیشتر در مورد این بازی بدانید، شما را دعوت میکنم به مطالعهٔ ادامهٔ این مطلب.
چون با یک عنوان ریمستر (البته یک چیزی است بین ریمیک و ریمستر!) طرف هستیم، ابتدا برویم سراغ بخش بصری بازی NieR Replicant Remastered. بازی اصلی نایر حتی در زمان انتشارش هم عنوان خیلی فوقالعادهای از نظر بصری نبود و حالا نیز با وجود رفع شدن مشکلات فنی در نسخهٔ ریمستر، مشکلات طراحی بازی به ویژه از نظر خالی و بیروح بودن دنیا و عدم تنوع دشمنان، خیلی بیشتر در سال ۲۰۲۱ به چشم میآیند. در واقع یکجورهایی میشود گفت هر چه نمره از این نسخه کم شده است، به خاطر گرافیک است. به طور کلی باید گفت NieR Replicant Remastered از نظر گرافیکی زیاد قابل قبول نیست و مشکلات بخش گرافیک، در واقع پاشنهٔ آشیل بازی بوده و سبب میشوند تا خیلی از خوبیهای این عنوان، تحت تاثیر ضعف گرافیکی و دنیای بیروح بازی قرار بگیرند. دنیای بازی به طرز شدیدی خالی است و شدیدا از کمبود جزییات و محتویاتی که دنیای بازی را پر کنند، رنج میبرد.
ضعف گرافیکی بازی از یک سو و بسیار خالی و بیروح بودن دنیای بازی نیز از سوی دیگر، ضربات کاری و مهلکی را بر پیکرهی آن وارد کردهاند و بدون شک اگر از نظر جزییات دنیای بازی، با کیفیتی همچون نایر اتوماتا (یا حتی مقداری پایینتر از آن طرف بودیم)، عنوان NieR Replicant میتوانست خیلی بیشتر خود را در دل مخاطبین جا دهد. در کل، گرافیک NieR Replicant Remastered بدون شک ضعیفترین بخش آن به حساب میآید و این موضوع تقریبا در تمام نقدهای بازی نیز مشترک است و در حالی که اکثریت افراد داستان و شخصیتها و موسیقی و اکثر المانهای گیمپلی بازی را تحسین کردهاند، از گرافیک آن به عنوان پایینتر از سطح استاندارد یاد کردهاند و به واقع نیز همین طور است و گرافیک بازی ضعیف، رنگ و رو رفته و کهنه به نظر میرسد و با این که از لحاظ هنری شامل طراحیهای قابل تحسینی هستیم، ولی این طراحیها معمولا تحت تاثیر جلوههای بصری ضعیف، افکتهای ضعیف گرافیکی، رنگپرداریهای کهنه و رنگ و رو رفته و تکسچرهای بیکیفیت قرار میگیرند و اجازه نمیدهند تا طراحیهای بازی مثل اتوماتا که یک شاهکار طراحی بود به چشم بیایند.
همچنین انیمیشنهای بازی واقعا گاهی روی مخ هستند و قابل رد شدن هم نیستند و مثلا وقتی میخواهید گل بکارید واقعا شما را اذیت میکنند و وقتتان را میگیرند؛ مخصوصا اگر بخواهید برای تروفی پیچیدهٔ به دست آوردن گل سفید تلاش کنید. واقعا انیمیشنهای بازی برای کارهای تکراری، آزاردهنده هستند و شاید باعث شوند قید برخی موارد را بزنید. لودینگهای بازی هم روی مخ هستند و با این که طولانی نیستند، ولی با توجه به این که صدها بار باید از این مکان به آن مکان بروید، دیدن این همه لودینگ که قبلشان هم یک انیمیشن کوتاه است، واقعا ضربهزننده است.
بازی نخست نایر، دو نسخهٔ مختلف داشت که با این که کلیت بازی و داستان و گیمپلی در هر دو نسخه یکی بود، ولی شخصیت اصلی در این دو نسخه متفاوت بود. در نسخهٔ شرقی شخصیت اصلی بازی پسری جوان بود که ماجرای او و خواهر مریضش را دنبال میکردیم، ولی در نسخهٔ غربی که ما آن را تجربه کردیم، شخصیت اصلی، مرد میانسالی بود که داستان او و دختر بیمارش را پیش میبردیم. برای این نسخهٔ جدید یعنی NieR Replicant ver. 1. 22474487139 یا همان NieR Replicant Remastered، سازندگان بازی از ورژن شرقی استفاده کردهاند و اتفاقا این موضوع سبب شده است تا برای ما که اکثرا بازی اصلی را با نسخهٔ غربی تجربه کرده بودیم، حال و هوای این بازی جدید، بسیار متنوعتر و جذابتر باشد. به طورکلی باید بگویم بازی NieR Replicant در زمینهی داستان و روایت، نمرهی قبولی دریافت میکند و شاهد عنوانی خوب و جذاب با روایتی در خور تحسین و شخصیتهایی پردازش شده هستیم که به خودی خود، این توانایی را دارند که بازیباز را همراهشان به جلو ببرند.
داستان بازی هزار سال بعد از پایان پنجم عنوان Drakengard رخ میدهد و شما را در نقش شخصیت پسر نوجوانی که میتوانید نامش را انتخاب کنید قرار میدهد که در تلاش برای یافتن دارویی برای بیماری خواهرش Yonah که با نام Black Scrawl شناخته میشود، است. او پسری خوشتیپ و جذاب با موهایی سفید است که البته سن زیادی ندارد (در نیمهٔ اول بازی نوجوانی ۱۶-۱۷ ساله و در نیمهٔ دوم جوانی حدودا ۲۲ ساله). در طول بازی، شخصیت اصلی با یک کتاب سخنگو که با نام Grimoire Weiss خطاب میشود و با همراهی دو شخصیت دیگر با نامهای Kainé و Emil به ماجراجویی میپردازد تا بتواند درمانی برای خواهرش بیابد و ماهیت وجودی موجوداتی عجیب به نام Shade که در زمین حضور دارند را نیز درک کند.
شخصیتهای بازی بسیارخاص هستند و باید بگویم خاص بودن شخصیتها دلیلی بر ضعف آنها نیست و شما میتوانید با شخصیتهای بازی مخصوصا شخصیتهای اصلی و مهم آن ارتباط برقرار نمایید و شخصیتهای خوب و عمیق و البته عجیبی را در این عنوان شاهد هستیم که مثل بازی اتوماتا از نظر ظاهری و جذابیت طراحی نیز بسیار عالی و خوشظاهر و جذاب خلق شدهاند و طراحان این سری چه در بازی اصلی و چه در بازی اتوماتا (با این که عنوان اتوماتا را پلاتینیوم گیمز ساخت ولی مشخص است که تم اصلی و کلی طراحی شخصیتها و دنیای بازی در راستای همان عنوان نخست است، مخصوصا از نظر جذابیت ظاهری شخصیتها)، سلیقهٔ خوب خود را در خلق شخصیتهای مذکر و مونث کاملا ثابت کردهاند.
بازی تم داستانی و روایت بسیار خاص و عجیبی دارد و سکوت غمناکی که در دنیای آن جریان دارد، شما را به نوعی شیفتهی خود میکند، ولی خب از سمت دیگر هم مواردی در همین دنیای بازی وجود دارند که میتوانند شما را پس بزنند و در بخش گرافیک در مورد آنها صحبت کردم. در واقع فضای داستان و غمگین بودن دنیای بازی شما را به سمت خود میکشد ولی برخی مشکلات بصری شما را از شیفتگی شدید به دنیای بازی پس میزنند و در نهایت این سلیقه و نوع گرایش شماست که تعیین میکند کدام جنبه برای شما مهمتر است. برای من که قطعا فضاسازی داستان و دنیای بازی مهمتر بوده و هست و خواهد بود. شخصیتهای حاضر در بازی از همان فرمول خاص بودن بازی تبعیت میکنند و شاهد شخصیتهایی عجیب و معمولا ساکت و کم حرف و خاص هستیم که ناگهان ممکن است به سبک ژاپنیها از آنها رفتارهای عجیبی ببینیم.
کلیت داستان بازی جذابیت دارد و شاهد داستان خاص و مرموزی هستیم و میشود گفت فضای کلی داستان و روایت، یکی از غمناکترین و ناراحتکننده ترینها در تاریخ قلمداد میشود. البته میتوان این نوع روند روایت را به حساب خاص بودن بازی گذاشت و بگوییم عنوانی که همه چیزش خاص است، روند روایتش نیز خاص است، ولی بالاخره این بازی در بازار بازیها عرضه شده و منتقدین و بازیبازان آن را با دیگر بازیهای همسبکش مقایسه میکنند و به خاطر همین بیش از حد خاص بودن، شاید خیلیها با آن ارتباط برقرار نکرده و خوب آن را نفهمیدهاند.
عنوان NieR Replicant Remastered از منظر صداگذاری کاملا استاندارد و باکیفیت عمل کرده است و شاهد صداگذاریهای با کیفیتی در زمینهی صداگذاریهای محیطی و صداگذاری شخصیتهای بازی هستیم. حرکات لب و صورت شخصیتها نیز هنگام حرف زدن با هم مطابقت دارند و اشکال بزرگی در این زمینه نیز دیده نمیشود. در مورد ساندترک بازی هم که واقعا در یک کلام باید بگویم موسیقیهای NieR Replicant Remastered فوقالعاده است، فوقالعاده! در تک تک لحظات و صحنهها و محیطهای بازی، شنوای موسیقیهایی بسیار زیبا هستیم که همواره یک تم غمناک و احساسی را در خود دارند و یکی از دلایل اصلی که این بازی جزو عناوینی است که تم و زمینهی بسیار اندوهناک و غمانگیزی دارند نیز همین موسیقی غمگین آن در کنار داستانش است که واقعا تطابق خوبی با هم دارند و همواره شاهد و شنوای قطعات موسیقی متناسب با حال و هوای بازی هستیم. در خصوص موسیقیهای بازی بد نیست برگردیم به نقد نسخهٔ اصلی که در مورد ساندترک بازی صحبت کرده بودم و حالا همین ساندترک با کیفیت بهتر قابل شنیده شدن و گوش دادن است. موسیقی بازی که توسط Keiichi Okabe ساخته شده بسیار زیبا بوده و ساندترک این عنوان بارها مورد تحسین قرار گرفت و به خاطر قطعات زیبایی که داشت مورد توجه بسیاری از دوستداران موسیقی نیز واقع شد و همانطور هم که میدانید در بازی Nier Automata نیز شاهد ساندترک شاهکاری از زیباترین قطعات موسیقی بودیم.
Keiichi Okabe به سبب آشنایی که از قبل با سری مادر نایر یعنی Drakengard و موسیقیهای آن داشته است، موفق شده تا به خوبی از پس از ساخت قطعاتی فوقالعاده جذاب و زیبا برای بازی Nier و همینطور بازی بعدی آن یعنی اتوماتا برآید و موسیقی بازی کاملا با جو و دنیای بازی مطابقت دارد. اگر موسیقیهای شاهکار عنوان نایر اتوماتا را شنیده باشید، کاملا مشاهده میکنید که نوعی شباهت جالب بین موسیقی هر دو بازی در کلیت قطعات به چشم میخورد، ولی موسیقی اتوماتا مقداری سردتر و محزونتر شده است (نسبت به موسیقی عنوان اصلی که بیشتر احساس را در خود دارد) و این تغییر قطعا به سبب تغییر حال و هوای بازی در عنوان نایر اتوماتا است که شخصیتهای اصلی آن رباتهای آندروید هستند و نیاز بیشتری به موسیقی ماشینی و شاید مکانیکی در این بازی وجود داشته است. در حقیقت موسیقی نسخهی اتوماتا با کم کردن از المان احساس که در ساندترک بازی اصلی زیاد وجود دارد، المانهای موسیقی خشنتر و مکانیکیتر را به بازی افزوده است تا با جو بازی همخوانی داشته باشند.
واقعا وقتی به گیمپلی NieR Replicant Remastered نگاه میکنم، باید بگویم بازی نخست از نظر تبلیغ و … ضعف شدیدی داشت وگرنه این بازی باید همان نسل هفت حسابی قدرش دانسته میشد، چون از نظر گیمپلی یک بازی بدون مشابه است و تنها مشابهش اتوماتا است (که خب البته از خیلی نظرها پیشرفت کرد، مخصوصا از جنبهٔ بصری). تقریبا هر چیزی که در اتوماتا عاشقش هستیم، قبلا در بازی نخست معرفی شده است، ولی این صنعت آنقدر بیرحم است که باید حتما سازندهٔ غولپیکری مثل پلاتینیوم بازی اتوماتا را میساخت تا این سری مشهور شود و تازه یاد بازی نخست و ریمستر کردن آن بیفتند. به هر حال مهم این است که حالا نسخهٔ ریمستر بازی اول را داریم و صنعت گیم قدردانش است. برویم سرغ بررسی گیمپلی بازی. NieR Replicant Remastered در زمینهٔ گیمپلی بسیار جذاب و باکیفیت و از همه مهمتر، متنوع عمل میکند و کاملا میتواند شما را با فعالیتهای مختلفی که دارد ساعتها سرگرم نماید. گیمپلی Nier یکی از قدرتمندترین بخشهای این بازی محسوب میشود و یکی از برگهای برنده این عنوان، مبارزات متنوع، جذاب، سریع و لذتبخش آن هستند که بازیباز را هیجان زده میکنند. در بازی و در نیمهٔ نخست شما در نقش پسر نوجوانی قرار میگیرید که از خواهرش محافظت میکند و سپس در نیمهٔ دوم، بازی چند سال جلو میرود و شما در نقش یک پسر حوان بیست و دو سه ساله قرار میگیرید.
شما کنترل شخصیت اصلی را از راویهٔ دید سومشخص برعهده دارید و میتوانید با اشیا و آیتمها، شخصیتها و دشمنان در دنیای بازی تعامل داشته باشید. بازی انواع و اقسام دوربینها را دارد و در بخشهای مختلف، بازی را از زاویهی دوربین سومشخص، دو بعدی و حتی ایزومتریک، تجربه خواهید کرد. در برخی ساختمانها و اتاقها دوربین به کنار میآید و بازی حالت دو بعدی و ساید اسکرول به خود میگیرد و شما میتوانید تنها عقب و جلو بروید که البته این موضوع را در بازی نایر اتوماتا نیز دیدهایم. از طرفی دیگر در برخی نبردها دوربین کاملا بالا میرود و بازی حالتی مثل یک اکشن ایزومتریک به خود میگیرد که این مورد را نیز در بازی اتوماتا شاهد بودهایم و بسیار هم جذاب است و تنوعی عالی به بازی میبخشد. مبارزات بازی نه به اندازهٔ شاهکار اتوماتا (که توسط اساتید اکشن ساخته شده است)، ولی در نوع خود و در مقایسه با خیلی عناوین دیگر، بسیار سریع و جذاب و پرهیجان هستند و قلع و قمع کردن تعداد زیادی از دشمنان در چند ثانیه با کمبوها و فنون مختلف بسیار هیجانانگیز و لذتبخش است. البته در بازی و در بخش مبارزات، ارتقاهایی پیاده شده است که گیمپلی و نبردها را بیشتر شبیه به اتوماتا میکنند و این خیلی مبارزات را بهتر کرده است. بستهٔ الحاقی «The World of the Recycled Vessel» از بازی اصلی هم این بار در دل خود بازی پیاده شده است و دیگر از عنوان اصلی جدا نیست.
همچنین برخی مواردی که از بازی اصلی حذف شده بودند به بازی برگردانده شدهاند و این نسخه را بسیار کاملتر کردهاند. در طول گشت و گذار در بازی شما توسط دشمنان مختلف مورد حمله قرار میگیرید که شامل موجوداتی سایه مانند و هیولاشکل به نام Shade، حیوانات و همینطور رباتهای مختلف هستند. با شکست این دشمنان، به بازیباز امتیاز تجربه تعلق میگیرد و لول شخصیت اصلی بالا میرود. همچنین از این نبردها پول هم کسب میکنید که با آن میتوانید آیتمهای مختلف را خریداری نمایید. نایر میتواند توسط شمشیر یک دستی یا دودستی و یا نیزه به دشمنان حمله نماید که این سلاحها را میتوانید در بازی ارتقا دهید تا آسیب بیشتری بزنند و قابلیتهای جدیدی داشته باشند. این ارتقاها از طریق مواد مختلفی که میتوانید بخرید یا از دنیای بازی جمع کنید و یا از شکست دشمنان به دست آورید، انجام میشوند. شما در بازی میتوانید انواع مختلف و متنوعی از این ۳ کلاس سلاح به دست بیاورید که هر کدام متفاوت از بقیه هستند و انتخابهای خوبی را در اختیار شما قرار میدهند. همچنین نایر میتواند از وردها و اسپلهای جادویی نیز استفاده کند که اینها نیاز به مقدار خاصی از انرژی دارند که مدام هم پر میشود.
گاها دشمنان قدرتمندی در بازی میبینید که بسیار هم سریع حرکت میکنند و با دامنهی اثر بالا ضربه میزنند که به همین خاطر، مبارزات بازی نیاز به دقت و تمرکز بالایی دارند و باید به موقع در برابر دشمنان واکنش نشان دهید. جادوها در بازی شامل حملات پرتابکردنی و یا مشتهای سایهای عظیم و دیگر موارد هستند که جذابیت بسیار خوبی به بازی میبخشند و عمق بیشتری را به گیمپلی اضافه میکنند. در بازی میتوانید انواع اسپلهای جدید را از طریق انجام نبردهایی خاص به دست آورید. جدا از خط داستانی اصلی، بازی شامل کلی ماموریت فرعی (حدود ۶۰-۷۰ ماموریت فرعی) مختلف نیز هست که از طریق آنها امتیاز تجربه و پول بیشتری میتوانید کسب نمایید. همچنین بخشهای ماهیگیری و فعالیتهای مزرعهداری نیز در بازی وجود دارند. سازندگان به خوبی تعادل را در گیمپلی بازی رعایت کردهاند و درجهی سختی بازی نیز کاملا مناسب و بالانس شده میباشد و نه شاهد یک بازی زیادی آسان که با دکمهزنیهای بیهوده راه خود را باز کنید هستیم و نه یک عنوان بسیار هاردکور و سخت و در واقع از نظر کلی میشود گفت درجهی سختی این نسخه نسبت به بازی اتوماتا مقداری پایینتر است.
دنیای سهبعدی بازی به مناطق مختلفی تقسیم شده است که هر کدام با یک لودینگ از دیگری جدا میشوند و شما میتوانید در تمام بخشهای این مناطق، آزادانه گشت و گذار کنید و به اکتشاف و ماجراجویی و مبارزه بپردازید و توانایی راه رفتن و دویدن و پرش و بالا رفتن از نردبانها را نیز در اختیار دارید. البته همانطور که قبلتر اشاره کردم، لودینگهای بازی روی مخ هستند و با این که طولانی نیستند، ولی با توجه به این که صدها بار باید از این مکان به آن مکان بروید، دیدن این همه لودینگ واقعا ضربهزننده است. تازه سیستم سفر سریع بازی هم مضخرف است و در نیمهٔ اول که اصلا وجود ندارد و در نیمهٔ دوم هم با قایق کلا به ۳-۴ نقطه میتوانید بروید و خلاصه این که بارها و بارها و بارها در مناطق تکراری باید رفت و آمد کنید. نهایتا بازی لطف کند و یک گراز برای یکی دو منطقه به شما بدهد که سوارش شوید! جالب است بدانید که بازی چند پایان از A تا E دارد (زیرا یک پایان جدید به بازی اضافه شده است) و هر بار که بازی کنید مقدار بیشتری از داستان برای شما گفته میشود (مثل اتوماتا) و کاتسینهای بیشتری میبینید و حتی با برخی انتخابها پایان عوض میشود و نهایتا در بخش پایان E، کنترل شخصیت مونث بازی یعنی Kaine را نیز برعهده میگیرید و بازی آنقدر از نظر داستانی شما را شگفتزده میکند که اصلا نمیفهمید چطور شد همهٔ این پایانها را رفتید!
البته خب این را بگویم که بازی از بار دوم و در مسیر رسیدن به پایان B، از نیمهٔ دوم شروع میشود و دیگر نیمهٔ اول را مدام نباید برای پایانهای مختلف تکرار کنید. لیست تروفیهای این نسخه بسیار شبیه به بازی اصلی است، ولی ۵ تروفی جدید اضافه شده است که ۲ تا مربوط به محتوای جدید داستانی این نسخه، یکی مربوط به پایان جدید، یکی برای کامل کردن محتوای «The World of the Recycled Vessel» و یکی هم مربوط به جمعآوری منابع است. شما مثل بازی اصلی هنوز هم باید کلی سلاح را برای یک تروفی لعنتی (که معمولا آخرین تروفیای است که همه میگیرند) مثل بازی اصلی تا انتها ارتقا دهید، ولی خب برخی سلاحهای جدید که با بستهٔ الحاقی رایگان «۴ YoRHa» میگیرید، باعث شدهاند تا ارتقای ۳۳ سلاح از ۳۸ سلاح موجود در بازی، کمی کمتر آزاردهنده باشد! در نهایت و به طور کلی باید گفت گیمپلی NieR Replicant Remastered، بسیار معرکه و یکی از بهترین و جذابترین بخشهای آن است که المانهای مختلفی را از سبکهای گوناگون گرفته است و گاها بین آنها سوئیچ میکند و همهٔ اینها را نیز به خوبی و با تعادل، در زمینهٔ نقشآفرینی کلی خود پیاده کرده است.
بازی اصلی NieR در زمان عرضه، یک بازی کاملا خاص و با شخصیتی متمایز از تمام بازیهای دیگر محسوب میشد و دلیل بسیاری از نمراتی که از این بازی کم کرده بودند نیز همین خاص بودن NieR بود که سبب میشد به هیچ وجه یک عنوان همهپسند نباشد و برخی اصلا با آن ارتباط برقرار نکنند، ولی حالا دنیای بازی برای این عنوان آمادهتر بود و نمرات نسخهٔ ریمستر نیز بیانگر این موضوع هستند. NieR تم و فضاسازی فوقالعاده غیرمعمول و نامتعارفی داشت و انگار در دنیای بازی نوعی جادوی محزون و آرامبخش وجود داشت که هر بازیبازی را به آن جذب میکرد و او را به دل داستان غمانگیز خود میکشید. باید بگویم بازی اصلی Nier یکی از خاطرات خوب نقشآفرینی من در نسل هفتم محسوب میشود و حالا این نسخهٔ ریمستر باعث شد تا بیشتر یادم بیاید که عجب بازی معرکهای را در نسل هفت تجربه کردهام.
در واقع نکتهٔ مهمی که باید در مورد این نسخه بیان کنم این است که حالا که بازی نخست ریمستر شده است و آن را بعد از تجربهٔ نایر اتوماتا بازی میکنیم، درمییابیم که عجب نقشآفرینی معرکهای را در نسل هفت شاهد بودهایم و قدرش را ندانستهایم. همانطور که قبلا اشاره کردم، تقریبا هر چیزی که در اتوماتا عاشقش هستیم، قبلا در بازی نخست معرفی شده است، ولی این صنعت آنقدر بیرحم است که باید حتما سازندهٔ غولپیکری مثل پلاتینیوم بازی اتوماتا را میساخت تا این سری مشهور شود و تازه یاد بازی نخست و ریمستر کردن آن بیفتند. در نسل هشتم وقتی NieR: Automata منتشر شد، من و شاید خیلی از دیگر طرفداران و علاقهمندان بازی نخست، با این که میدانستیم این عنوان، یک بازی بسیار زیبا خواهد بود، ولی دیگر انتظار چنین بازخورد و نمرات بینظیری را نداشتیم، اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و به این ترتیب نام Nier دیگر تبدیل به یک نام خیلی بزرگ و شناختهشده در دنیای بازیهای رایانهای شد و باعث شد تا امروز شاهد نسخهٔ ریمستر بازی اول باشیم که حالا با نمراتش مشخص است که قدر و ارزشش خیلی بیشتر برای دنیای بازی عیان شده است.
در واقع، این نسخه نشان داد که اگر اتوماتا این شاهکاری شد که تجربه کردیم، دقیقا به خاطر پایهٔ بینظیری است که بازی نخست ساخته بود و اتوماتا تقریبا ۹۰ درصد آن پایه را استفاده کرد. همانطور که در نقد بازی اصلی خدمتتان عرض کرده بودم، NieR Replicant Remastered «یک نقش آفرینی بسیار خاص است و درست است که بسیاری از المانهای ثابت و همیشگی نقش آفرینیهای غربی و گاها ژاپنی را در خود دارد، اما اتمسفر و شخصیتهای آن و غم عجیبی که در دنیای آن وجود دارد، در ترکیب با گیمپلی آن که مخلوطی از چندین سبک مختلف است، NieR را از هر عنوان دیگری متمایز میکند. NieR جزو آن بازیهایی در صنعت بازی است که در زمان خودش مطابق ارزشش با آن رفتار نشد و مثل بازیهایی از قبیل okami و … ، هر چه که به جلوتر آمدهایم، قدر و منزلت آن بیشتر شده و بیشتر آن را درک میکنند. مخصوصا موفقیت بینظیر شاهکار Nier Automata نیز سبب گردید تا خیلی از توجهات به سمت بازی اصلی این سری نیز جلب شود و این بار بازی را عمیقتر نگاه کنند و بیشتر به عمق آن و هدفی که دارد، توجه نمایند.»
NieR Replicant Remastered هنوز هم همان ضعفهای بصری از نظر خالی بودن دنیا و آزاردهنده بودن انیمیشنها و لودینگها و کمبود تنوع دشمنان را دارد (و حتی بیشتر هم به چشم میآیند)، ولی ضعفهای بازی فقط همین است، یعنی حتی در سال ۲۰۲۱ هم هنوز یک بازی نسل هفتم، از اکثر نقشآفرینیهای روز دنیا کاملتر است و واقعا به این بازی ایرادی از نظر کامل بودن گیمپلی، زیبایی موسیقی، جذابیت داستان و عمیق بودن شخصیتپردازیها وارد نیست و NieR Replicant Remastered عنوانی است که «باید» آن را تجربه کنید؛ مخصوصا با اضافات جذاب و ارتقاهایی که به خود دیده است. در واقع برآیند کلی که از نقاط قوت و ضعف بازی به دست میآید، به هیچ عنوان باعث نمیشود تا NieR Replicant Remastered تبدیل به یک بازی متوسط شود. اگر از بازیهای خاص خوشتان میآید و طرفدار نقشآفرینی هستید و یا از بازی کردن و تجربهی Nier Automata لذت بردهاید، قطعا بازی NieR Replicant Remastered نیز میتواند برایتان بسیار خوشایند باشد؛ درست است که دقیقا همان سطح و کیفیت Nier Automata که یک شاهکار محض است را ندارد، ولی هنوز هم معرکه و بینظیر است. اگر کسی که قبلا در نسل هفتم یک بار بازی نایر را تجربه کرده است، اکنون و بعد از تجربهٔ نایر اتوماتا، به سراغ تجربهٔ NieR Replicant Remastered برود، این تجربه برایش خیلی جذابتر از نسل هفتم میشود و بیشتر آن را درک میکند.
یادتان است که در نقد بازی اصلی و نسل هفتمی دقیقا این جمله را نوشتم که «شاید اگر امروز منتقدان، بازی Nier را دوباره نقد نمایند، شاهد امتیازات خیلی بهتری برای آن باشیم»؟ حالا دقیقا همانطور شد! اثر زیبای هنری یوکو تارو بالاخره توجهی که استحقاقش را داشت دریافت کرد.
نکات مثبت:
-
داستان جذاب با شخصیتهای عمیق و پرداختشده و فضاسازی عالی
-
گیمپلی عالی و بسیار متعادل با المانهای مختلف و متنوع که باعث میشوند بازی اصلا خستهکننده نشود
-
اضافات داستانی جذاب از جمله یک پایان جدید به همراه محتوای داستانی جدید و شبیهتر کردن مبارزات به اتوماتا
-
ارزش تکرار بالا
-
موسیقیهای معرکه و شنیدنی
نکات منفی:
-
شدیدا خشک و خالی بودن دنیا ومحیطهای بازی
-
برخی انیمیشنهای غیرقابل رد شدن و آزاردهندهی شخصیتها مثل کاشتن گلها
-
لودینگهای پرتعداد با توجه به این که صدها بار باید به مناطق مختلف بروید
-
سیستم سفر سریع به درد نخور
نوشتن نظر