به قلم: مصطفی زاهدی

آیا عنوان مورد انتظار Dead Island 2، پس از سال‌ها فراز و نشیب در فرایند توسعه، در نهایت توانسته انتظارات را برآورده سازد؟

 

داستان بازی Dead island 2 برخلاف بسیاری از آثار آخرالزمانی، لحظات ابتدایی همه‌گیری زامبی‌ها را روایت می‌کند. ما در نقش یکی از بازماندگانی قرار داریم که در هواپیمایی در حال فرار از لس آنجلس هستند. لس آنجلسی که به جهنم تبدیل شده و اکنون زامبی‌ها، حاکمان آن هستند. مسافران این هواپیما، عموما از افراد ثروتمند، بازیگران مشهور و سلبریتی‌های مختلف تشکیل شده و مردم عادی جایی در این هواپیما ندارند. اما مانند همیشه، هواپیما نیز توسط زامبی‌ها تصرف می‌شود و سقوط می‌کند.

 

این جاست که ما می‌بایست از بین شش شخصیت موجود، کاراکتر خودمان که اصطلاحا Slayer نام دارد را انتخاب کنیم. هر کدام از این شش شخصیت‌، قابلیت‌ها و نقاط قوت و ضعف خود را دارند و یک سری فاکتور‌های مختلف در این جا باید مد نظر قرار بگیرند. مواردی مثل اوج سلامتی (Peak Health)، استقامت (Stamina) و چالاکی (Agility)، فاکتور‌هایی هستند که باید در نظر بگیرید تا طبق آن، بهترین و مناسب‌ترین شخصیت برای خودتان را انتخاب کنید. به عنوان مثال، من Ryan را انتخاب کردم که از لحاظ سلامتی، سرسختی و قابلیت‌های بازیابی سلامتی، بسیار قدرتمند بود.

 

 

بعد از انتخاب Slayer مورد نظر، بازی رسماً آغاز و پس از گذشت چند دقیقه ابتدایی که حالت آموزشی نیز دارد، امکان گشت و گذار و استفاده از اولین منطقه‌ی بازی یعنی Bel Air، فراهم می‌شود. همچنین باید بگویم در همین دقایق ابتدایی، شخصیت ما گاز گرفته می‌شود و متوجه می‌شویم که او در مقابل زامبی‌ها ایمن است و تبدیل نخواهد شد.

 

از این جا به بعد، شما دو هدف کلی و مهم دارید؛ اول پیدا کردن راه خروج از جهنم لس انجلس که خود بازماندگان از آن به عنوان Hell A یاد می‌کنند و دوم، تلاش حداکثری برای زنده نگه داشتن اطرافیان و صد البته خودتان!

 

قبل از تجربه‌ بازی و با توجه به فضای عجیب و غریب آن و تمرکز صد درصدی روی گیم‌پلی و سرگرمی، انتظار داستانی ضعیف، کلیشه‌ای و ساده را داشتم که به بهانه‌های مختلف، صرفا شرایط سلاخی و کشت و کشتار زامبی‌ها را فراهم سازد. اما بر خلاف انتظار اولیه، داستان بازی، چهارچوب مناسبی دارد و از روایت استانداردی برخوردار است. اتفاقات و حوادث مختلف نسبتا پایه‌ریزی و مقدمه‌سازی خوبی دارند و پیچش‌های داستانی بازی خصوصا در یک سوم پایانی، جان دوباره‌ای به داستان آشنا و کهنه بازی بخشیده‌اند. البته یکی از مشکلات روایت، این است که برخی شخصیت‌های مهم و بعضی اتفاقات بزرگ داستانی، بسیار سریع و با عجله اتفاق می‌افتند و این ضعف به کوتاهی بخش داستانی و تعداد کم مراحل آن مربوط است. قطعا اگر تعداد مراحل خط اصلی داستانی بیشتر بودند، از این روایت کمی شتاب‌زده خصوصا در مورد دو اتفاق مهم داستانی جلوگیری می‌شد. اما اگر این ضعف را کنار بگذاریم، در کل داستان بازی عملکرد رضایت‌بخشی را به نمایش می‌گذارد.

 

 

در مناطق ده گانه مختلف لس آنجلس، با بازماندگان انسانی گوناگونی مواجه خواهیم شد، بازماندگانی که اکثرا ستاره‌های سینما و تلویزیون، خواننده‌های مشهور یا افراد ثروتمند و مرفهی هستند که در پنت هاوس‌ها و ویلا‌های بزرگی زندگی می‌کنند و در واقع همین افراد هستند که وظیفه دادن مراحل فرعی یا همان Side Quest‌ها به شما را دارند. این شخصیت‌های فرعی، پرداخت مناسبی دارند و به خوبی نقش خود به عنوان ثروتمندان مرفهی که درگیر Outbreak شدند را ایفا می‌کنند. بر خلاف دیگر آثار آخرالزمانی که بازماندگان معمولا افراد معمولی و از قشر‌های مختلف هستند، این مسئله که در Dead Island 2 شاهد قشر ثروتمند، مرفه و سلبریتی هستیم، تناقض جالبی با فضای آخرالزمانی بازی ایجاد کرده و گردش و اکتشاف در ویلا‌ها و ساختمان‌ها ولی با چاشنی زامبی‌ها و مردگان، اتمسفری متفاوت و منحصر به فرد را پدید آورده است.

 

فراموش نکنید، آثاری مانند Dead Island، در دسته‌ عناوینی قرار می‌گیرند که برای سرگرمی و لذت بردن بدون فکر و منطق ساخته شده‌اند (اصطلاحا عناوین Mindless Fun)، به همین دلیل از شخصیت‌ها گرفته تا دیالوگ‌ها، Quest‌ها و اتفاقات بازی، همه عجیب و غریب و احمقانه (به شکل مثبت) هستند و نباید با عینک منطق و واقع‌بینی Dead Island 2 آن‌ها را تجربه کرد.

 

به صورت کلی، داستان بازی، با وجود اتفاقات عجیب و غریب و شخصیت‌هایی بعضا دیوانه، می‌تواند به خوبی مخاطب را با خود همراه سازد و در این بین، تنوع مناسب اهداف مراحل داستانی، باعث می‌شود حداقل هنگام تجربه‌ مراحل اصلی، تجربه‌ شما یکنواخت و تکراری نشود. موضوعی که متأسفانه در حین انجام فعالیت‌های جانبی صدق نمی‌کند.

 

 

در مورد پایان‌بندی بازی نیز باید بگویم انتظار یک جمع‌بندی کامل و نهایی را نداشته باشید چرا که بازی به گونه‌ای تمام می‌شود که به نظر می‌رسد در بسته‌ یا بسته‌های الحاقی آینده ممکن است ادامه پیدا کند یا شاید هم شاهد نسخه‌ سومی از سری باشیم که با توجه به ساختار این فرنچایز کمی بعید به نظر می‌رسد. در هر صورت، انتظار پایان بندی‌ای جامع‌تر را داشتم که حداقل برای من آنچنان رضایت‌بخش نبود.

 

برویم سراغ مهم‌ترین و کلیدی‌ترین بخش بازی Dead Island 2 یعنی گیم‌پلی و مبارزات. از همان نمایش‌های اولیه مشخص بود که تمرکز اصلی سازندگان، مبارزات بازی است و باید بگویم خوشبختانه سازندگان با دست پر به سراغ این بخش رفته‌اند. در دنیای Dead island 2، سلاح‌های سرد و گرم زیادی وجود دارد که صد البته مانند اکثر آثار آخرالزمانی زامبی‌محور، این سلاح‌های سرد هستند که تمرکز اصلی گیم‌پلی را به خود اختصاص داده‌اند. از چوب بیسبال و گلف گرفته، تا ساطور و نیزه و شمشیر و آچار فرانسه، تقریبا هر چیزی که فکرش را بکنید در Dead Island 2 به عنوان سلاح وجود دارند. این تنوع فوق‌العاده بالای سلاح‌های سرد، امری ضروری بود که خوشبختانه سازندگان به هیچ وجه در این زمینه کم کاری نکرده‌اند و می‌توان گفت Dead Island 2 در زمینه تنوع و وسیع بودن طیف سلاح‌های سرد، بین رقبا با اختلاف از همه جلوتر است و حرف زیادی برای گفتن دارد.

 

بزرگ‌ترین نقطه‌ قوت بازی، مبارزات جذاب، خونین و مرگبار است. سلاح‌های مختلف، از سلاح‌های سرد سنگین مثل پتک و کلنگ گرفته تا سلاح‌های سرعتی مثل نیزه و پنجه بوکس، کاملا حس سنگینی و برخورد را منتقل می‌کنند و لذت سلاخی و‌ تکه تکه کردن زامبی‌ها‌ی بی‌نوا را به شکل فوق‌العاده‌ای به مخاطب منتقل می‌سازند.

 

 

طبیعتا سلاح‌های سرد بازی، دارای دوام محدودی هستند و با استفاده مداوم و پس از خرد کردن استخوان زامبی‌ها یا قطع عضو آن‌ها، کم کم دوام آن‌ها تمام شده و خراب می‌شوند. اینجاست که Workbench‌های نام‌آشنا پا به میدان می‌گذارند و می‌توانید با سر زدن آن‌ها، به تعمیر سلاح‌های خود بپردازید. برای تعمیر سلاح‌ها، نیازی به ماده اولیه یا منابع خاصی ندارید و فقط با پرداخت پول یا همان Cash می‌توانید آن‌ها را تعمیر کنید. طبیعتا هر چه سطح و Level سلاح‌ بالاتر باشد، هزینه مورد نیاز برای تعمیر سلاح بیشتر می‌شود و درجه کمیابی یا همان rarity نیز در این زمینه تاثیرگذار است.

 

تعمیر سلاح‌ها را کنار بگذاریم، بد نیست به وظیفه اصلی Workbench‌ها یعنی ارتقا و Modify کردن سلاح‌ها نیز بپردازیم. برای اضافه کردن ویژگی‌های مختلف به سلاح مورد نظر، اول از همه به Blueprint‌های مختلف نیاز دارید که این Blueprint‌ها با گردش در محیط، انجام چالش‌ها، مراحل و اکتشاف در دنیای بازی به دست می‌آیند. در مرحله بعدی باید منابع مورد نیاز مثل تیغ، میخ، نوار چسب و مواد شیمیایی و منابع مختلف دیگر را پیدا کنید و در نهایت می‌توانید به سلاح خود، عناصری مثل آتش (Fire) الکتریسیته (Electricity) یا خون‌ریزی (Bleeding) را اضافه کنید و آن وقت است که می‌توانید حمام خون به راه بیندازید و زامبی‌ها را به شکل‌های مختلف قلع و قمع کنید.

 

باید اشاره کنم هر سلاح در آن واحد فقط یک عنصر می‌تواند داشته باشد و به غیر از این مورد، می‌توانید Perk‌های مختلفی برای سلاح خود بسازید که مواردی مثل آسیب (Damage) یا دوام (Durability) آن را بیشتر می‌کنند. با این که سیستم ساخت و ساز و ارتقاء بازی به هیچ وجه جدید نیست و مشابه آن را ده‌ها بار در آثار مختلف دیده‌ایم، اما پیاده‌سازی این قابلیت بسیار استاندارد و اصولی صورت گرفته و نسبت به نسخه‌های قبلی سری و حتی آثار مشابه مثل Dying Light، یک قدم رو به جلو به شمار می‌آید.

 

 

آخرین وظیفه و کارایی این میز‌های کار، از بین بردن سلاح‌ها برای به دست آوردن منابع و قطعات است و هر چه سلاح شما خاص‌تر و قوی‌تر باشد، پس از Dismantle یا تجزیه آن، منابع بیشتر و ارزشمند‌تری دریافت خواهید کرد.

 

همان طور که گفتم، به خودی خود بخش Crafting بازی به هیچ وجه جدید نیست، اما پیاده‌سازی مناسب آن، در کنار مبارزات روان و جذاب، باعث می‌شود زمان زیادی را به ارتقاء سلاح‌ها و سر و کله‌ زدن با بخش Crafting اختصاص دهید که البته قطعا برای کسانی که از شخصی‌سازی و آپشن‌های مربوط به آن لذت می‌برند، جذاب خواهد بود.

 

از سلاح‌های سرد که بگذریم، سلاح‌های گرم نیز به شکل نسبتا غافلگیرکننده‌ای عملکرد خوبی دارند و گان‌پلی بازی، در کل مناسب و استاندارد است. این مسئله با توجه به تمرکز اصلی بازی روی سلاح‌های سرد، بسیار رضایت‌بخش است. تنوع سلاح‌های گرم بازی نیز قابل قبول است و از شاتگان و پیستول گرفته تا انواع Rifle، شاهد تنوع مناسبی در این بخش هستیم.

 

تمام سلاح‌های سرد و گرم بازی، جایی عملکرد خود را نشان می‌دهند که بازی در آن جا فوق‌العاده قوی عمل می‌کند، یعنی سیستم قطع عضو. سیستم قطع عضو یا همان Dismemberment بازی فوق‌العاده است. هم جزئیات این سیستم بسیار عمیق و دقیق است و هم کارایی قابل توجه‌ای دارد. برای مثال، Power Attack‌های سلاح‌های مختلف، به قطع عضو‌ها و انیمیشن‌هایی کاملا مختلف منتهی می‌شوند و از طرف دیگر، هدف‌گیری شما و سلاح استفاده شده، کاملا در قطع عضو زامبی‌ها تاثیر دارد و صرفا شاهد انیمیشن‌های از پیش تعیین شده، فارغ از هدف‌گیری یا سلاح به کار رفته نیستیم که بسیار تحسین‌برانگیز است.

 

 

بازی Dead Island 2 در بخش طراحی مرحله (Level Design) عملکرد سینوسی از خود به جای گذاشته است‌. از یک طرف مراحل اصلی بازی، طراحی خوب و مناسبی دارند و خصوصا از آن جایی که مراحل اصلی بازی ما را به مکان‌های تاریک‌تر و مخوف‌تر مثل فاضلاب‌ها و مناطق آلوده‌تر می‌برند (بر خلاف دنیای سرزنده بازی)، مراحل داستانی جذاب و متنوع هستند و در این بین تنوع Objective‌ها، فضاسازی مراحل، بستر‌های داستانی و ساختار این مراحل نیز به این امر کمک شایانی کرده‌اند. از طرف دیگر، ساختار دنیای بازی، زیاد چنگی به دل نمی‌زند چرا که هم وسعت آن کم است (دنیای Dead island از ده منطقه کوچک تشکیل شده) و هم فعالیت‌های جانبی بازی بسیار محدود هستند.

 

در واقع کل فعالیت‌های جانبی بازی، به سه دسته مختلف تقسیم می‌شوند. اول Lockbox‌ها یا صندوق های قفلی که برای باز کردن آن‌ها، باید زامبی‌‌های مشخصی را کشته و کلید صندوق‌ها را به دست آورید که طبیعتا زیاد جای بحثی ندارند. دسته دوم مراحل Lost & Found هستند که طی آن‌ها باید انسان‌ها یا سلاح‌های گمشده را پیدا کنید و دسته‌ سوم، در‌ها یا ساختمان‌هایی هستند که برای باز کردن آن‌ها به Fuse نیاز دارید و پس از قرار دادن Fuse، می‌توانید آن جا را لوت کرده منابع و آیتم‌های آن‌ها را به دست آورید.

 

مشکل من با فعالیت‌های جانبی بازی این است که می‌توانستیم شاهد فعالیت‌های بسیار جذاب‌تر و متنوع‌تر باشیم؛ مثل پاکسازی ساختمان‌های آلوده یا نجات بازماندگان که متاسفانه بازی در این زمینه عملکرد مطلوبی ندارد.

 

 

البته باید بگویم مراحل فرعی یا Side Quest‌های بازی هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت عملکرد مناسبی دارند. بازی 32 مرحله‌ی فرعی دارد که با توجه به کلیت بازی تعداد مناسبی است و از طرف دیگر، مراحل فرعی بازی هم از لحاظ داستان و هم از لحاظ هدف و ساختار جذاب هستند. از پیدا کردن جعبه سیگار گران‌قیمت بازیگر بازنشسته هالیوود گرفته، تا سلاخی زامبی‌ها برای ساخت ویدیو برای یک یوتیوبر محبوب!

 

در کل می‌توان گفت عملکرد بازی در بخش فعالیت‌های جانبی، می‌توانست بسیار بهتر باشد و در این زمینه جای پیشرفت بیشتری وجود داشت.

 

بالا بودن تنوع زامبی‌ها در یک اثر آخرالزمانی زامبی محور، بسیار مهم و حیاتی است چرا که جذاب ماندن مبارزات و گیم‌پلی بازی با این مسئله گره خورده است. در بازی، بیش از 10 نوع زامبی متفاوت وجود دارد، از زامبی‌های غول پیکر آشنا مانند Crusher گرفته، تا زامبی های سرعتی مثل Runner و دیگر موجودات جهش یافته که از روش‌های مختلفی برای آسیب رساندن به شما استفاده می‌کنند. به شخصه از تنوع زامبی‌های بازی، راضی هستم هر چند در نهایت، ساختار بازی به گونه‌ای است که در نهایت کمی حالت یکنواختی به خود می‌گیرد که تا حدی البته اجتناب ناپذیر است.

 

اکتشاف در Dead Island 2، بسیار مهم و حیاتی است چرا که هم نیاز به پول خواهید داشت (برای خرید، ارتقا و تعمیر سلاح‌ها) و هم منابع و مواد اولیه بسیار در بازی ضروری و پر استفاده هستند چرا که از سیستم ساخت و ساز بازی قطعا بسیار استفاده خواهید کرد و منابع و مواد اولیه مورد نیاز در این قسمت بسیار مصرف می‌شوند. خوشبختانه سیستم پاداش و Loot بازی بسیار سخاوتمندانه است و هم در محیط‌ها و مکان‌های بازی منابع به وفور یافت می‌شوند، هم زمان مورد نیاز برای شارژ شدن لوت ساختمان‌ها و مکان‌های مختلف بسیار کم است.

 

در کل بازی، تمام تلاش خود برای راحتی گیمر‌ها فراهم کرده است. سیستم چک‌پوینت بازی بسیار مناسب است، لوت بازی فراوان است، بازی درجه سختی ندارد و خلاصه سازندگان تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا مخاطب حین تجربه‌ی خود دچار کلافگی و سردرگمی نشود.

 

 

از آن جایی که شخصبت اصلی آلوده است، با کشتن زامبی‌ها و خوردن نوشیدنی‌های انرژی‌زا، قابلیت Fury را پر می‌کند و با فعال سازی این قابلیت، کارکتر شما برای مدتی بسیار کوتاه حالتی زامبی‌مانند گرفته و با دستان خود می‌تواند دشمنان را سلاخی کند!

 

بازی آن چنان المان نقش‌آفرینی در دل خود جای نداده و خبری از درخت مهارت‌ها نیست و در عوض، از سیستم مهارت‌های کارتی استفاده شده. انجام چالش‌ها، انجام مراحل و یا اکتشاف در محیط، کارت‌های قابلیت مختلفی را برای شما به ارمغان می‌آورد که برخی از آن‌ها Active هستند و برخی دیگر Passive بوده و در شرایط به خصوص و با انجام کار خاصی فعال می‌شوند.

 

گرافیک هنری بازی، به لطف رنگ‌بندی متنوع و سرزنده دنیای بازی، بسیار چشم‌نواز و زیباست. البته اگر به اجسام و محیط بازی مثل چمن، دیوار، زمین یا چهره‌ها دقت کنیم، متوجه می‌شویم سطح جزییات بافت‌ها آن قدر عمیق و فوق‌العاده نیست و سازندگان به نوعی با استفاده از رنگ‌های متنوع، این موضوع را پوشانده‌اند و انصافا در این زمینه به خوبی عمل کرده‌اند.

 

اما هنر سازندگان، در بخش فنی و بخش بهینه‌سازی خودش را نشان داده است. عملکرد اجرایی بازی روی کنسول PS5، بسیار رضایت‌بخش و عالی است و شخصا طی 25 ساعت تجربه‌ی بازی، شاهد افت فریم یا حتی باگ و مشکل گرافیکی یا فنی خاصی نبودم که جای تحسین دارد و این موضوع کمک کرده که تجربه‌ی مخاطب از بازی بسیار لذت‌بخش باشد و دچار لطمه نشود.

 

در بخش موسیقی و صداگذاری، باید بگویم عملکرد صداپیشگان بسیار مناسب و استاندارد بوده و واقعا جای بحث یا نقد خاصی در این زمینه وجود ندارد. از طرف دیگر به شخصه ساندترک بازی را دوست داشتم و فکر می‌کنم همخوانی و تطابق خوبی با فضا و اتمسفر کلی این اثر داشت.

 

Dead Island 2

بازی Dead Island 2، اثری بسیار سرگرم‌کننده و لذت‌بخش است که بهانه‌های مختلفی برای سلاخی زامبی‌ها در اختیار شما قرار می‌دهد. شاید اگر برخی کم و کاستی‌ها در بخش فعالیت‌های جانبی و دنیای بازی نبودند، این اثر می‌توانست به مراتب جذاب‌تر و خوش‌ساخت‌تر باشد اما در هر صورت، اگر به دنبال سرگرمی خالص با چاشنی جنون در فضایی آخرالزمانی می‌گردید، لحظه‌ای در تجربه‌ Dead Island 2 تردید نکنید.

 

 

نکات مثبت:

  • گیم‌پلی جذاب و لذت‌بخش
  • تنوع بالای سلاح‌های گرم و سرد
  • تنوع بالای زامبی‌های بازی
  • اکتشاف لذت‌بخش و پاداش‌دهنده
  • مراحل فرعی جذاب
  • شخصیت‌پردازی قابل قبول کرکتر‌ها
  • سیستم قطع عضو فوق‌العاده
  • فضاسازی مناسب
  • پیاده‌سازی مناسب ساز و کار ارتقاء سلاح‌ها

 

نکات منفی:

  • فعالیت‌های جانبی می‌توانستند متنوع‌تر باشند
  • وسعت نسبتا کم دنیای بازی
  • کوتاه بودن خط اصلی داستانی

 

Score: 8.2

Dambuster Studios, Dead Island 2, Deep Silver, بازی Dead Island 2 ps4, خرید بازی Dead Island 2 ps5, زامبی